لقمه حرام با انسان چه ميكند؟
((در این روزگار ما خیلی چیزها لقمه حرام هستن که ما با عوض کردن شکل آنها و راضی کردن خودمان از کنار آن می گذریم ولی اثرات لقمه حرام از کنار ما به این راحتی نمی گذرد .))
1- رهبر انقلاب درباره میثم مطیعی ( مداح مراسم عزاداری محرم سال پیش در بیت رهبری): ایشان از برکات و رویشهای انقلاب هستند . آن چیزی که ما از مداحی سراغ داریم ، دقیقاً همین چیزی بود که ایشان امروز اجرا کرد . ٢-رهبر انقلاب خطاب به میثم مطیعی ( مداح دیشب مراسم فاطمیه در بیت رهبری): این از معجزات انقلاب است که یک دانشجوی دکتری ، مداح اهل بیت است .
حميدرضا برقعي شاعر جوان و متعهد كشورمان به مناسبت ايام سوگواري حضرت فاطمه (س) شعري سروده است. اين شعر به شرح زير است:
گفت: در ميزنند مهمان است
گفت: آيا صداي سلمان است؟
اين صدا، نه صداي طوفان است
مزن اين خانه مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما

گفت: آرام ما خدا داريم
ما كجا كار با شما داريم
و اگر روضهاي به پا داريم
پدرم رفته ما عزاداريم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ريسمان بردند
آسمان را كشان كشان بردند
پيش چشمان ديگران بردند
مادرم داد زد بمان! بردند
بازوي مادرم سپر،اما
بين آن كوچه چند بار افتاد
اشك از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد
تا نگاهش به ذوالفقار افتاد-
گفت: يك روز يك نفر اما...
بدون اغراق حاج منصور ارضي را بايد "سرور المادحين" ناميد. سبك و سلوك خاص و يگانه حاج منصور ارضي ادامه راه استاد باتقوايش مرحوم سيد علي آقاي ميرهادي شاگرد آشيخ محمد حسين زاهد از عرفاي اهل دل و ولايي است كه پايهگذار اين سبك از مداحي بوده است.
مداحي، روضه خواني و وعظ همراه با تزكيه نفس از ويژگي هاي شاخص اين مداح بزرگ اهل بيت(عليهمالسلام) است كه شمع محفل و استاد گرانمايه همه مداحان صاحب نام امروز است.
حاج منصور ارضي فقط و فقط مداح ولايت اعظم است و تبلور مداحي او بر
اهل بيت عصمت و طهارت و به خصوص حضرت سيدالشهداء (عليهم السلام)، در ولايت
پذيري و انقلابي بودن او جلوه گر است، آنچنان كه خط سياسي او همان خط
امام(ره) و مقام معظم رهبري يعني "سياست ما عين ديانت ما" است.
اشتباه كرده اند آنها كه تصور كرده اند مي توانند "حمايت" حاج منصور از خود را به "مداحي" هميشگي از خويش تغيير دهند.
حاج منصور ارضي و به تبع او كثير حزب الله عاشق او كه تا به حال در تمام مسائل ريز و درشت انقلاب، حرف دل خود را از زبان اين مداح عرشي شنيده اند، خط شان خط ولايت و آرمان هاي "انقلابي" است كه حركتش امتداد خط خاتم الانبياء(ص) و اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) است.
در اين خط ولايي چيزي به نام ملي گرايي و مكتب ناسيوناليستي نظير "مكتب ايراني" و از اين نوع اراجيف موهوم برگرفته از تفكرات التقاطي از دين و سياست و عرفان به هيچ وجه من الوجوه وجود ندارد!
بنابراين آنها كه تصور مي كنند با شكايت و تهمت و تخريب مي توانند پرچم ولايي "سرور المادحين" را زمين بزنند، كور خوانده اند. آنها شايد بتوانند تمام مسئولين و صاحب منصباني را كه جرمشان رفتن به مسجد ارك يا انتقاد از اين خط التقاطي و منحرف است را قلع و قمع و تهديد كنند، اما درافتادنشان با مداح عرشي مردم و حزبالله، تنها به شكاف بيشتر با اين راي حداكثري! و انزجار آنها از خود منجر خواهد شد.
((برگرفته از وبلاگ شاهراه عدالت ))
گروه فرهنگی: نمیشود کتابخوان حرفهای بود و نام پرفروشترین کتاب دفاع مقدس یعنی «خاکهای نرم کوشک» را نشنید؛ کتابی که روایتگر خاطراتی از شهید عبدالحسین برونسی است. البته شهید برونسی نامی آشنا برای همه مردم ایران به ویژه خراسانی هاست؛ اوستا عبدالحسین روزگاری با هدف کسب روزی حلال و عدم همکاری با طرح موسوم به انقلاب سفید محمدرضا شاه، دیار خود را رها کرد و به مشهد رفت. او سالهای زیادی را در مشهد زندگی کرد و با فعالیتهای گسترده انقلابی خود نقش بسیار موثری در افزایش آگاهی مردم این شهر با آرمانهای انقلاب و امام (ره) داشت.
مقام
معظم رهبری یکی از افرادی هستند که به دلیل سابقه زندگی در شهر مشهد،
آشنایی خوبی با شهید برونسی داشتند و از صفای ضمیر او باخبر بودند. ایشان
بارها در سخنرانیهای مختلف خود از این شهید نام بردهاند و جوانان را به
مطالعه کتابی که درباره زندگی ایشان است، توصیه کردهاند.
دکتر غلامحسین الهام: در اوایل دولت دوم خردادی موسوم به اصلاحات بود که جمعی از شورای یک تشکل سیاسی خدمت مقام معظم رهبری رسیده و در مورد ضرورت یا نیاز به حضور و فعالیت خودشان پرسشی کردند. ایشان در مورد نقش افراد در جامعه نکته ای فرمودند که مضمون آن این بود که کوچکترین عضو جامعه نیز نقش آفرین است و به وجود او نیاز است. شاید به این بخش از آیه شریفه استشهاد فرمودند که "هوالذی ایدک بنصره و بالمومنین" خدایی که پیامبرش را با مؤمنین یاری می کند، چگونه می شود جامعه اسلامی خود را از کمک مؤمنان مستثنی و بی نیاز بداند؟
کدام رهبر یا شخصیت برجسته ای، بالاتر از محمد(ص) است؟ همین پیامبر با کمک مومنین به اهداف متعالی و بلند خود دست می یابد. وقتی موسای کلیم مأموریت الهی خود را در حرکت به سوی فرعون دریافت، از خدای متعال خواست که او را با کمک برادرش -هاورن- تقویت و یاری کند! این امیرمومنان بودند که در شدائد با صلابت به کام اژدهای مشکلات می رفتند و پیامبر(ص) خود را یاری می کردند، بهطوری که تا رفع مشکل نمی کردند، آرام نمی نشستند و والاترین یاور پیامبر(ص) و برادر حضرتش بود. امیرمومنان با کمک مالک اشتر گره گشایی از مشکلات می کرد و سایر اصحاب و یاران هر کدام نقش آفرین در جامعه و یاور امام خود می شدند.
سیدالشهداء یاران خود را با زیباترین تعابیر ستایش می کند و وقتی برادر بزرگوار و علمدارش به شهادت می رسد می فرماید که پشت او شکست و یاور و پناهش را از دست داد! اگر این امت امام خمینی(ره) نبود، سرنگونی شاه، شکست هیمنه امریکا، دفع تجاوز هشت ساله دشمنان کینه توز و حفظ خاک پاک میهن اسلامی هرگز میسر نمی شد! نصرت مومنان را باید والاترین نعمت الهی برای جامعه دانست.
به طور خاص سوم تیرماه 84 و 22 خرداد 88 تجلی نصرت و یاری مؤمنان در حساسترین صحنه انقلاب بود. اینک برخی در مقام شکستن این اعتبارند؛ و بین نیروهای مومن شکاف و شقاق ایجاد می کنند -گاهی می گویند هیئات مذهبی چه تأثیری بر رأی و اراده مردم دارند؟ این گروه موجب ریزش آراء مردم می شوند! به تدریج کار را به شکایت و تقابل می رسانند، و "حاج منصور"ی را که هیأت او کانون ارادت ورزان فاطمی و حسینی است و مداحی که همیشه پیشتاز فتنه شکنی است، متهم می شود. کار می رسد به اینجا که القا می کنند نه تنها بی نیاز از مثل او هستیم که وجودشان مزاحم است. خواص، عالمان و بزرگان را که پیوسته وجودشان روشنگر و حامی ارزشهای متعالی و عدالت و دولت عدالت محور بوده اند، بی حاصل در موفقیت های دولت دانسته و در هیچ مرحله ای خود را رهین حمایت منت آنان نمی دانند. گاهی حزب الله را ناچیز و بی مقدار می شمرند!
این جریان انحرافی و حاشیه ساز تلاش دارد با القای این اباطیل، جامعه را از نیاز به نصرت مومنان تهی کند. نتیجه این رفتار تردید و تشکیک مومنان در نقش و اراده خود در مسائل اساسی جامعه اسلامی خواهد بود. البته تاکید بر ذکر "مومنان" دسته بندی آحاد جامعه نیست. ملت ایران مصداق بارز مومنان هستند و ایمان آنان مورد شهادت امام راحل(ره) است. امامی که وفاداری و فداکاری این ملت را از صدر اسلام برتر دانست.
شاخص و تجلی اهل ایمان، مقام ولایت است. نصرت رهبری و امام، بالاترین نصرت و ظرفیت برای جامعه است. بی جهت نیست که مردم مسئول و بصیر، پیوسته در مقام کشف رأی و اراده امام خویش بوده اند و با اتکا به همین اعتقاد و علاقه باطنی است که در صددند تا نصرت رهبری را برای خود مصادره کند.
حمایت گفتمانی رهبر معظم انقلاب از شخص احمدی نژاد -رئیس جمهور محبوب و مردمی- سرمایه عظیم برآمده از نصرت یک مومن است که این نصرت را باید غنیمت شمرد و از آن حفاظت کرد. تصرفات رهبری در امور مربوط به قوای سه گانه کشور، مصداق چنین نصرتی است. علاوه بر آنکه در جایگاه حقوقی خود، واجب الاطاعه هم هست. آقای احمدی نژاد -رئیس جمهور- در نامه سال 88 خود به رهبر معظم انقلاب به این جایگاه حقوقی- اصل 57- قانون اساسی و ولایت مطلقه اشاره و تصریح کرده اند که این اقدامات کاملا حقوقی و منطبق به قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی است.
اکنون نیز حکم ابقای وزیر اطلاعات پس از برکناری، مصداقی از این نصرت و حکم ولایی است و گره گشایی از مشکل حقوقی برای کشور بود، چرا که با بر کناری وزیر، ظاهراً ابقای مجدد و مستقیم او به وسیله رئیس جمهور، پس از تحقق کامل عزل یا استعفا دشوار باشد چنانکه عدول از استعفا پس از پذیرش پیش بینی حقوقی نشده است! و ناگزیر وزیر جدید باید با رأی اعتماد جدید مجلس تعیین شود. حکم ولایی و صریح رهبری که مبتنی بر مصالح نظام و کشور صورت گرفت و در آن به برخی از این مصالح از جمله ضرورت استحکام و انسجام دستگاه اطلاعاتی به مثابه یکی از پایه های مهم اقتدار نظام اسلامی اشاره شده، مشکل ایجاد فترت در مهمترین نهاد نظام و در شرایط حساس امروزی را منتفی ساخت. تصمیمی که اگرچه از نظر حقوقی حق رئیس جمهور است ولی قطعاً استفاده از حق در امور حساس و مهم اصولاً نیازمند مشورت و تأمل بیشتری است. بهویژه اینکه وزارت اطلاعات، وزارتی است که دامنه مأموریت آن کل نظام است و مصلحی، وزیر اطلاعات از حامیان اعتقادی و دیرین احمدی نژاد است.
دولت ولایی است، و این شاخص را رئیس جمهور در آخرین نطق خود در روز ارتش تصریح می کند، و ارتباط و اتصال به ولایت فقیه را ارتباط و اتصال شرعی به امام عصر(عج) می داند و ضمن اینکه چنین اتصالی مبنای مشروعیت نظام سیاسی است، اسباب اقتدار، توفیق و شکست ناپذیری است.
اکنون باید مراقب شیاطینی بود که ولایت را و نصرت مومنین را حقیر می شمرند و ممکن است دولت مقتدر اسلامی را از این ظرفیت عظیم دور کنند، اما هم آنها باید بدانند در خیمه ولایت، دولت و ملت، ید واحده اند تا چشم فتنه کور گردد.